Monday, April 30, 2007

رخت‌شویی

آقا داره شور می‌زنه، بد جوری هم شور می‌زنه. نمی‌دونم چه شه. به قاعده از ساعت 3 بعد ازظهر شروع کرده بی‌خیال هم نمی‌شه. به قول مامان‌بزرگم انگاری دارن تو دلم رخت می‌شورن!!

خدا نصیب کسی نکنه. این دلشوره اعصاب آدم و خرد می‌کنه. خیلی وقتها شده که بعد از دلشوره‌ی اینطوری یک خبر ناجوری بهم رسیده امیدوارم این دفعه طوری نشه.

بعدم وقتی دلشوره می‌گیرم همش دلم می خواد یک چیزی بخورم. تمرکزم که تعطیل و خلاصه بساطی می‌شه. تصور کن همه‌ی این اوضاع سر کار.

فقط خدا خدا می‌کنم خبر ناجوری نباشه.

No comments: