Valentine
امروز يک کم فرصت پيش اومد که راجع به Valentine بنويسم. نميدونم فرق ما با بعضي از آدمهاي توي دنيا چيه که اونها سعي ميکنن از تمام اتفاقات براي خوشخالي استفاده کنن و ما فقط ناراحتي رو دوست داريم؟
آخه ببينين که از دست دادن يک آدمي مثل St. Valentine رو چطور به يک روزِ به ياد موندني تبديل کردن! چيزي که هيچوقت از ما ها نميشه توقع داشت... خودمونيم غير از اينه؟
اما از تمام اينها گذشته فکر کنم هيچکس مثل خود St. Valentine از اين عنواني که براي اين روز تعيين کردن خوشحال نباشه. آخه چي بهتر از اينکه روز مرگ آدم بشه روز عشاق؟ حالا بماند که عشق St. Valentine فرقش با اين عشقهايي که ما اين روزها ميبينيم چقدره ولي خوب در هر حال اين روز جزء پر احساس ترين روزهاي ساله. ميليونها دختر و پسر توي کل دنيا اين روز رو از دو هفته قبلش جشن ميگيرن. به تکاپو ميوفتن براي اين روز و سعي ميکنن احساس درونيشون رو به کسي که دوستش دارن نشون بدن... چي از اين قشنگ تر آخه؟ خوب من که خيلي دلم ميخواست جاي St. Valentine بودم.
خوب يکي دو تا مطلب رو هم بگم که اگر نگم توي دلم ميمونه بد جوري... اوليش اينکه راستش وقتي ميبينم که نيتي که پشت اين روز قشنگ نهفته است داره به علت سود جويي که امروز توي تمام قسمتهاي زندگيمون وارد شده خدشه دار ميشه دلم ميگيره. راستش نميدونم اين قضيه "خرس قلب به بغل" چطور وارد سنت اين روز شده ولي هر چي هست به نظر من خيلي بي معني مياد... من ميگم آدم ميتونه به هزار روش اين حساس قشنگ رو منتقل کنه نه فقط با خرس... درست مثل رفع تکليف شده ديگه... اين خراب ميکنه نيت قشنگ اين روز رو... حيفه... بياين اين روز زيبا رو حفظ کنيم ولي يک جوري که از ارزش نيوفته... مثل خيلي چيزها که ما امروز مثل آدم آهني فقط ماشين وار انجام ميديم و خلاص... بابا اين احساس خيلي مهمتر از اين عروسکهاي رنگ و وارنگيه که آدمها کلي از پولشون رو بابتش حدر ميدن... البته اين نظر منه ها... چون من ميگم همين که شما چشم توي چشم عشقتون بدوزين و اين روز رو بهش تبريک بگين وبهش بگين دوستش دارين و از ته دلتون اين کار رو انجام بدين خيلي بيشتر ميچسبه... براي من که اينطوره...
بعدش هم... خوب بعدش زياد ربطي به اين مطلب نداره پس ميگذارم براي دفعه بعدي... فقط بگم که يک کم ميخوام راجع به اين چند روز تعطيلي بنويسم...