Friday, November 07, 2003

داستان راستان

وايستاده بودم سر کوچه... صحنه اي رو ديدم که واقعاً برام تاسف آور و سوال برانگيز بود... دلم ميخواد شما هم بگين چرا جامعه ي ما اينطوري شده؟ حالا اصل ماجرا
همونطوري که ايستاده بودم يک پژو (يا حالا يک ماشين ديگه) از سر کوچه اومد بيرون... جلو دوتا پسر نشسته بودن فکر کنم حداکثر 20 سالشون بود... عقب هم دوتا دختر دبيرستاني... توي جردن شلوغ بود و ماشينها سر کوچه معطل ميشدن... همينطور نا خودآگاه بخاطر سر و صداي توي ماشين توجهم بهش جلب شد... ديدم دختره از توي کيفش يک بسته سيگار کشيد بيرون که هنوز باز نشده بود... خيلي حرفه اي و مردونه تنذيف روي سيگار رو با دندون باز کرد... پاکت سيگار رو چند بار کوبيد روي پاش و بعد گرفت دستش و ته بسته رو زد روي انگشتش... وقتي يکي از سيگارها از بسته اومد بيرون باز با دندون يکيش رو در آورد و کشيد بيرون... بعد سيگار رو گرفت دستش و دور و برش رو با زبون خيس کرد (شنيدم وقتي اطراف سيگار رو خيس کني دير تر تموم ميشه) و آخرش هم با سيگار پسر جلويي روشنش کرد...
منظورم از اين چيزي که نوشتم طرح اين سوال بود که چرا تازگي بين جوونها سيگار کشيدن اينقدر باب شده؟ دليل خاصي داره؟ مثلاً احساس بزرگي؟ نميدونم حس خفن بودن؟ اينکه آدم رو تحويل بگيرن؟ يا چي؟
تازه اگه اينطوري هم باشه من فکر کنم اگر سيگار نکشي چون بيشتر توي چشمي بيشتر به تمام اينها ميرسي... گاهي هم ملت ميگن به آدم آرامش ميده... خوب حالا براي يک عده اي اين درست ولي آخه دختر 18 ساله و پسر 19 ساله که ديگه غم چي رو داره؟
ميدونين من چي ميگم... ميگم يک عده اي چون توي جووني هيچ کاري ندارن که توي اوقات فراقتشون بکنن شده يک دفعه هم به عنوان تفريح سيگار ميکشن بعد هم بهش عادت ميکنن... اون وقتي هم که کاملاً معتاد به سيگار شدن براي اينکه عيب خودشون رو بپوشونن به اونهايي که نميکشن برچسب بچه ننه و اينطور چيزها رو ميزنن... من که فکر ميکنم خود سيگاري ها بيشتر از همه از سيگاري بودن خودشون ناراحتن... ولي ميخوان کم نيارن...
در ضمن من ميگم قبح هر کاري تا وقتي انجامش ندادي برات سنگينه... وقتي فقط يک بار يک کاري رو کردي برات عادي ميشه... بنابراين بهتره هيچ وقت سيگار نکشي تا اينکه بکشي بعد بخواي ترک کني حتي شده بخاطر تجربه هم ارزش نداره يک کارهايي رو توي زندگيت انجام بدي...
مثل بابا بزرگها حرف زدم؟ خوب چکار کنم... من واقعاً همين فکر رو دارم براي همينه که هيچوقت اينکار رو نکردم چون ميدونم اگر يک بار کاري رو انجام دادم برام خيلي سخته بگذارمش کنار...
فعلاً Chao