Saturday, July 19, 2003

آفتابه


و اما در سنه هزار و سينصد و هشقاد و ايکي بهاري بود بس خنک بهاري و در آن آب از آسمان چونان لولَني آفتابا از آسامون ميومد که مردمان آن را باران بگفتندي و چون خيلي از اون امود در اون بهار هاوا چوخ ياخچي بود در اون... و سپس مردمان همچيني فکر در وکردن که چه سال با حالي دارن امسال و يقيناً در تابستان حتمني ديگه برف نياد کمه کم تگرگ مياد و خيلي بلکم بيشتر خوشحال بودن و بشکن و بالا بنداز...
آما... در همان سال تابستان بشد و تير ماه هم رسيد و مردم بسي کاپيشين خريدندي که نکناد که هوا سرد بره و آنها بچان از لحاظ سردي و اينا... آما خداوندگار باري تعالي به هر جهت، بسي زرشک در کار آدميان بکرد و انگشتي بر ايشان نماياند که همان انگشت کوچک خويش ببود و شمايان که آن فکر بي ناموس بکرديد خيلي مغزي خراب داريد ولي از افکارتان ما را خوش آمد وليکن اگر آنچه شما مي انگاشتيد او مينماياند که اکنون جملگي چيز رحمت اين کرده بوديم و راحت شده بوديم پس دادارِ دارا همان انگشت نشان داد که گفتيم و هوا را بس ماس نمود از بهر مردمان خويش...
هوا چونان داغ بشد که سگ را چون با چوب که سهل است اگر به ضرب باتوم برقي ياران ارزشي و عناصر گروه فشار هم ميزدي از زير سايه بدر نميشدي و لحظه اي آفتاب جهان سوز را ديدمان نميکردي چه برسه به خودش...
و در اينچنين اوضاعي قومي ببودند مخ پنج و عقل گرد بلکم... بماند چه... که در کار علم يا عَلَم ببودند و خويش را اگر Bill Gates نميديند اقلاکاً Bill Kolang بديدند و آنها هر روز در کلاس شدندي و خيلي هم از بابت خراب علم بودن حال بکردندي...
و ايشان که از جملشان همين دايي پرنده باشدي در گاههايي بس بعيد در راه ببودندي و آفتاب بر مغز ايشان لطف بکردي و چونان بر آن مناطق نزول فرمودي که نا بيخ مخچه نفوذ کردي و در اين حالات ببودي که ايشان از خود بيخود کردي که آفتاب زدي توي سر من... تو مگه خودت خوار مادر نداري؟ آهاي با توام... من و ببر... حالم بد بيد...
و چنين بود احوالاتشان که فکر کردمندي که از آنچه بنگاشتمي در يافتيد... نيافتيد؟ خوب بگرديد... مي گرديد؟ ميگفت دورت بگردم... من هم دورش ميگشتم... حالا آه... بيا وسط... قر کمري... حالا از اينوري... نه اونوري برو زودتر ميرسيم به آخرش والسلام نامه به خونش نرسيد...

Friday, July 18, 2003

کچل خان

حدود 18 تا 20 سال... موقعي که آدم فرصت حضور توي اجتماع و بين دوستان رو پيدا ميکنه... وقتي که روابط گسترش بيشتري پيدا ميکنه... و اولين برخورد ها شکل ميگيره و هميشه قيافه ي آدمهاست که توي نخستين ديدار نقش تعيين کننده اي داره...
واي چقدر خوش تيپه... يا اينکه چه خوشگله... و جمله هايي از اين قبيل ميتونه توصيفاتي خوش آيند براي هر کسي باشه... بخصوص توي سنين جواني... و بيشتر خوبه اگه اين حرفها به گوش خود آدم هم برسه...
يواش يواش سالها ميان و ميرن... دور و بر 24-25 سال... آخي حيف... طفلک... بعله... موردي که براي عده اي از آقايون اتفاق ميوفته... عارضه ي کچلي... هر کس ميگه اين قضيه قبل از ازدواج براش مهم نبوده دروغ ميگه... از تاثيرات روحي اين مطلب اگر بگذريم و نخوايم راجع به اينکه رفتار بقيه چقدر روي اين موضوع مهمه ميرسيم به بحثي راجع به پيشگيري و گاهي درمان...
حرفهاي بيخودي و الکي و دل خوش کنک که گه گداري براي بازار گرمي و فروش بعضي از محصولات زده ميشه... محصولاتي که توي خارج از کشور توليد ميشن و بعداً توسط شرکتهاي داخلي دوباره سازي ميشن در حالي که هيچ اعتمادي به کيفيت هيچ کدوم از محصولات نيست...
80% موفقيت در درمان... Not only جلوگيري but also مو در بيارين دوباره و حرفهايي از اين قبيل... و يکي مثل دايي پرنده که خودش رو اسير دست اين حرفها کرده بود... اون هم نه براي يک سال و دو سال بلکه چيزي حدود 8 سال...
و ديروز شنيدم بعد از يک سالي که تمام درمانها رو کنار گذاشتم، که آقاي دکتري که به بنده تجويز همون دارو رو کرده بود ميگفت: "اين دارو و حتي نوع جديدتر اون propecia هم اثري رو که ميگفتن نداره. عني اثرش کمتر از 50% اون هم براي اروپايي ها و امريکايي هاست. و براي مردم خاورميانه و حوضه ي مديترانه به مراتب خيلي خيلي کمتره..."
خدا خيرشون بده... اين يعني بشين تا موهات بريزه بعد بيا بده برات بکاريم... اون هم وقتي که ديگه بهش احتياجي نداري... آخه آدم توي 35-36 سالگي فکر مو رو ميکنه؟ زن و بچه و زار و زندگي ديگه حوصله ي فکر کردن به مو ميگذاره براي آدم؟ تازه وقتي اوني که بايد بپسنده پسنديده ديگه مو ميخواي چکار؟
اصلاً ميدونين چيه؟ اينطوري بهتره چون آدم رو بخاطر خودش ميپذيرن نه بخاطر شل و قيافه اش... اين هم از سوز دل بود...
شاد باشين و کچل

Monday, July 14, 2003

و اما مشتری


خوب دوباره فرصت نوشتن... خيلي موضوع توي ذهنم هست که ميخوام راجع بهش بنويسم ولي نميدونم چرا وقت براش پيدا نميکنم... البته يکي از دلايلش هم اين فيلتر شدنه چون دردسر رسيدن به وبلاگها رو زياد کرده... البته هنوز هم خيلي از ISP ها دارن کار ميکنن ولي مال ما شروع کرده به گير دادن...
چند وقت پيش داشتم به وضعيت بازار ايران فکر ميکردم... نميدونم تازگي چيزه جديدي خريدين يا نه... خود جنس مهم نيست بيشتر ميخوام راجع به مسائل جانبيش صحبت کنم...
تازگي قبل از هر برنامه ي تلويزيون حدود يک ربع پخش تبليغات داريم که جون همه رو در مياره... توي همش هم ميگن اين جنس ما ماهه اينقدر خوبه که نگو... تازه ضمانت هم داره 360000 ثانيه ضمانت داره... و بعدش هم يک شعر بي سر و ته ميخونن که: "بچه کجا بودي تو خونه... پس بيا اين جنس ما رو بخر... دور دور دور درنا..."
بنده هم چند وقت پيش رفتم يک مانيتور گرفتم... خيلي خوشحال و شاد رفتم خونه و مانيتور رو وصل کردم ديدم به به پايين صفحه از هر طرف رنگهاي رنگين کمان توي صفحه مشخصه... به سلامتي فرداي همون روز مانيتور رو کول کردم و دوباره بردم... طرف هم نه گذاشت و نه برداشت بنده رو فرستاد نمايندگي البته به خرج خودم... بماند که چقدر توي مغازه چونه زديم و اينا و اينکه طرف با چه روي خوشي ازمون استقبال کرد...
حالا اون به کنار... رفتيم نمايندگي که ادعا ميکنه تا سه ماه مانيتور اگر خراب شد عوض ميکنيم و از اين حرفها... نشون به اون نشون که يک هفته ما رو الاف کردن... مانيتور جايگزين هم بهمون ندادن... آخرش هم همون مانيتور خودم رو با کارتن پاره شده تحويلم دادن...
واقعاً وضع خيلي چيزها توي اين مملکت خرابه... يکيش هم اينه که دروغ توي اين کشور و بين مردمش مثل نقل و نباته... اصلاً مهم نيست که کي يا کجا داريم حرف ميزنيم ولي 90% حرفهاي خيلي ها راست نيست... و هرچقدر هم که طرف مشهور تر باشه دروغهاش بزرگ تره...
يکي از رفقا تعريف ميکرد توي يک کشوري رفتن توي پيتزا فروشي کوچيک که نوشته بوده Pizza in 60 sec. و غذا سفارش داديم... تا آماده بشه شده 3 دقيقه... و به همين خاطر پول غذا رو با ما حساب نکردن... ميگفت ما يک هفته اونجا غذا خورديم و چون هر دفعه طرف شده چند ثانيه دير رسيده بود ناهار ما مجاني در اومده... حالا از ايراني بازي اين دوست ما اگر بگذريم که اين هم در جاي خودش کلي بحث داره ولي ببينين که طرف چقدر به حرفش عمل ميکرده... حالا اينجا شرکتهاي به چه بزرگي دارن خروار خروار دورغ تحويل ملت ميدن و کسي به کسي نيست...
از من به شما نصيحت... اينجا تنها چيزي که مهم نيست حق مردم... مهم پول مردمه که بايد از جيبشون در بياد... همين و همين...
شاد باشين...