Tuesday, February 24, 2004

خواستم يک چيز خوب بنويسم براي پايان کار ولي خوب نوشتنم نميادش... بنابراين... فقط... خداحافظ...

Tuesday, January 20, 2004

تولدم مبارک... بعد از يک سال... خوب شدم 24 ساله... بگين ماشاءالله... نميدونم که چي ديگه بايد بگم... امسال خيلي احساس تولد ندارم... بنابراين فکر کنم همين کافي باشه... دعا کنيني سال ديگه اين موقع خيلي چيزها عوض شده باشه...

Saturday, January 10, 2004

بابا آهنگ... بابا خواننده... بابا سياوش قميشي... بابا مجتبي کبيري... الحق که شعرهاي شاعرهاي ايروني خيلي بهتر از شاعر فرنگي هاست... من که بيشتر از کار جديد خود قميشي با کار اين بابا مشبهش کيف کردم... شما هم يکبار امتحان کنيد...

Monday, January 05, 2004

Friday, January 02, 2004

عصباني هستي؟ ... اصلاً به تو مربوط نيست... نه سر سيري نه ته پياز حالا خودتو بکش... چکار ميخواي بکني؟ هيچکار... پس بشين سر جات اينقدر هم... خودت ميدوني ديگه... آدم وقتي يک کاري ميکنه که نتيجه بگيره... اما با همه اين حرفها به هيچ وجه خوشم نيومد... به جهنم که خوشت نيومد... آدم باش... سرت بکار خودت باشه...