Saturday, February 22, 2003



نميدونم

خوب يک کمي سرم خلوت شد ميتونم بنويسم. خوب مطلب براي نوشتن زياد هست ولي نميدونم از کدوم بگم. خوب بگذاريد يک کم فکر کنم..........
راستي از تمام کساني که بهم دلداري دادن و نظرشون رو راجع به template جديد دادن ممنون. بعدش هم ما امروز account اينترنتمون تموم ميشه. نميدونم کي دوباره بگيريم بنابراين ممکنه يک چند روزي نباشم. پس تا اون موقع. تازشم اين عکس دوم ربط خاصي به موضوع نداشت ولي من خوشم اومد. پس گذاشتمش همين.




اما اين رو گوش کنيد:
هميشه هست حتي اگر خودش ندونه. هميشه... جلوي چشمم. توي تمام لحظه هاي روز و شب. نه نور خورشيد باعث محو شدنه تصويرش ميشه نه شب ميتونه روش عکسش سايه بندازه. اصلاً چرا عکس... بيشتر از عکس... امّا لغتي براش پيدا نميشه...
هميشه پيشمه انگار... يک جايي همين نزديکي. احساسي به پهناي دنياي کوچيک پرنده اينو بهم ميگه... و دلم هميشه توي همين احساسه که پرواز ميکنه.
هميشه نزديک به من... پشت سايه ي نگاهِ توي چشمام... و گاهي خيلي عجيب توي چيزهايي که هرگز توجهي بهشون نکرده بودم. توي الفظ نزديکام... توي رنگهاي اطرافم... خدايا چقدر دوست داشتنيه همه چيز اين وقتها... با چنان لذتي به همش نگاه ميکني که همه دلها به حالت غبطه ميخورن...
هميشه همونه که اون ميگه... And you should always give up. چون تمامش پيش خودشه... دست تو خالي و تمام Aceها مال اونه. خدا هم نزديکشه... اون هميشه پيش قلبهاي صافه... براي همينه که خواسته هاي نگفته اش هم بر آورده ميشه...
تمامش قشنگه مگه نه؟ زيبا و دوست داشتني مثل دونه هاي درشت برف... و لذيذ و بياد موندني مثل شکلات تلخ (شما دوست دارين؟)... حالا با اين حال و هوا کي ميتونه دوام بياره؟ کيه که خودش بمونه؟ کيه که ديونه نشه؟ کيه که بچه نشه؟
خوش باشين و خندان

Friday, February 21, 2003




سلام،

اين هم از ي template جديد. البت هنوز هم مشکلاتي داره که يواش يواش بر طرف ميشن. ولي خوب براي يک کار يک روزه زياد هم بد نبود. اومدم دو سه ساعتي استراحت بدک به خودم که يک دفعه ديدم اوه تمام روز روش کار کردم. خوب پيش مياد. فقط چيزي که شد اينکه بايد حالا در به در دنبال کار پروژه روز يکشنبه باشم. به سلامتي روزش رو جلو انداختن و به من هم خبر نداده بودن شانسي امروز صبح فهميدم. واقعاً اعصابم رو ريخت به هم. خدا خفشون کنه با اين برنامه ريزيشون.
آها يک مطلب ديگه. پرنده کش ازم خواسته بود بنويسم که چه ماشيني دارم يا دوست دارم. من از BMW خيلي خوشم مياد. دليل هم براش زياد دارم ولي خوب بماند چون به پرنده خيلي ربطي نداره. ماشين خودم هم يک BMW هست. البته مدل 1977 بله از همون 518 قديميها اما باز هم خدا رو شکر که همين هم هست. از اين به بعد هر جا يک BMW شرلبي با يک عروسک Garfield کنار شيشه جلو ديدين ميتونين دست تکون بدين چون منم.....
فعلاً برم به بدبختيهام برسم تا بعد.

Monday, February 17, 2003



مصاحبه

به علت بروز برخی مشکلات و برای رفع بعضی سوء تفاهمات پرنده تصمیم گرفت یک مصاحبه با خودش ترتیب بده تا به این وسیله به تمامی شایعات پایان بده.
اما متن مصاحبه:

س- خودتون رو معرفی کنید.
ج- من شروین معروف به پرنده

س- اجازه بدین لطفاً خودتون رو کامل و با ذکر جنسیت معرفی کنید.
ج- چشم. من شروین معروف به پرنده هستم. بنده جزو دسته رجال هستم یعنی همون آقا شروین. متولد 30 دی ماه سال 1359.

س- کارتون چیه؟
ج- از نظر weblog ی اگر بخواهین نوشتن ولی در کل دانشجوی رشته نرم افزار هستم. کارم هم در همون رابطه است تقریباً.

4 دقیقه پیام بازرگانی...............
هر وقت کامپیوترتون خراب شد به پرتده بگین براتون درست کنه تازه پرنده براتون کامپیوتر هم میخره ولی پولش رو میگیره( 4 دقیقه این متن رو بخونید)

س- حالا چرا پرنده رو برای اسم weblog تون انتخاب کردین؟
چ- راستش ببینین پرنده سمبل آزادیه. همه جا می پره و به همه جا سر میزنه. ولی با تمام این حرفها پرنده دلش همیشه یک جایی گیره. بعد از تمام این پریدنها بر میگرده به درختی که روش لونه داره. حتی بعد از سفری که مثل کوچ باشه. پرنده با اینکه آواز میخونه و همه رو شاد میکنه همیشه یک غمی ته دلش داره که فقط پیش خودش میمونه تا پرنده دیگه نباشه. اینه که من خواستم اسم اینجا رو بگذارم پرنده.

س- خوب حالا بگین شما از کدوم پرنده خوشتون میاد؟
ج- اگر فقط باید از پرنده ها بگم من از عقاب خوشم میاد و بعدش از گنجشک.

س- چه ارتباطی دارن این دوتا؟
ج- هر دو پرنده هستن همین....

س- در کل از چه حیونی خوشتون میاد؟ و چرا؟
ج- از ببر. چون اروم. با ابهت و در این حال قویه.

س- بر گردیم به سوالات معقول تر. چه رنگی رو دوست دارین؟
ج- آبی و سیاه. البته هیچ تعصبی روی رنگ خاصی ندارم اما این دوتا رو بیشتر می پسندم.

س- شما از چه ورزشی خوشتون میاد؟
ج- فوتبال و گلف.... اما چیزی که بازی کرده باشم بیلیارد... (بابا بچه باحال...)

س- و توی فوتبال طرفدار چه تیمی؟
ج- Manchester United. بهترین تیم اروپاست. البته خوب یک کم افت کرده که درست میشه.

والا دیگه چیزی به ذهنم نرسید که از خودم بپرسم. حالا اگر چیزی مونده که شما بخواین بدونین بپرسین توی نظرخواهی که بهتون جواب بدم. فعلاً.