Sunday, March 30, 2008

1387

عید هم اومد و سال ۱۳۸۷ هم تحویل شد. ۱۰ روز خیلی خیلی خوبی بود. جای همه خالی، بخصوص تو.

هم رفقا بودن و هم خانواده. تا می‌تونستیم این رو و اونور رفتیم. البته اگر ۴-۵ سال پیش بود احتمالاً خیلی بیشتر آدم برای دیدن بود. تقریباً دیگه کسی از بچه‌های قدیمی نمونده.

حضور شما عرض کنم که به یاد قدیم‌تر‌ها رفتیم یک چرخی خارج از شهر زدیم و از میگون و لواسون گرفته تا شمشک و دیزین و زیارت کردیم. یک سفر هم با خانواده شمال رفتیم که با وجود اینکه غیرمترقبه بود ولی اونقدر‌ها هم بد از آب در نیومد.

رفتیم و طهرون و گشتیم و به جاهای واجبش(بام طهرون، شهرک، جمشیدیه، درکه، انقلاب، ولیعصر و سعادت‌آباد) سر زدیم. رفتم جلسه‌ی جشن جوانان و طبق معمول مسخره‌بازی در آوردم. فکر کنم برای این‌کار هیچ‌وقت بزرگ نمی‌شم.

سینما هم که جای خود داره دیگه، هم رفتیم فرهنگ فیلم خارجیش رو دیدم که خدا رو شکر چون ترسناک بود خیلی سانسور نداشت. و بعد هم رفتیم فیلم مجنون‌لیلی از جناب گلزار که کاملاً یاد‌اوری کرد که چرا این همه وقت فیلم فارسی ندیده‌بودم. همینطور یک کمی برام روشن شد که چرا سنتوری قاطیه فیلم‌ها ایرونی می‌شه یک فیلم خوب (از بس بقیه‌ی فیلم‌ها آشغال به تمام معنا هستن).

تا تونستیم هم عکس و فیلم گرفتیم که فکر کنم جزو کارای خوبی بود که انجام دادیم.

خیلی چیزا هست که در مورد این سفر می‌خوام که بنویسم ولی هم الآن تنبلیم میاد هم اینکه این پست خیلی طولانی می‌شه. حالا ببینم اگر حسش بود بعداً به تدریج در موردش می‌نویسم.

No comments: