داستانی شنیدهبودم قدیمترها در مورد مردی که میرود پیش دوریشی و سوال میکند که حکم نماز وقتی در خلال ادای کلمات فیلی که شورت صورتی به پا کرده در نظرت مجسم شود چیست؟ درویش متلکی به صاحب سوال میاندازد که کدامین نادان به فیل شرت صورتی فکر میکند سر نماز آخر؟ بندهی خدا هم شرمسار از پیش درویش میرود و چون چندی بعد از محضر درویش میگذشته وی را با التماس میخواند درویش که ای خدای تو را نیامرزاد از آن روز که تو سوال به پیش ما آوردی، نمازی به صحت به جای نیاوردهایم چه هر بار که به قبله روی میکنیم فیل در پیش چشم میاید شورتی صورتی هم به پایش!!!
البت در همین باب هم هست داستان درویش دراز ریشی که روزی مردی از او سوال میکند یا درویش شما این محاسن را به وقت استراحت به زیر لحاف مینهی یه به روی لحاف؟ دوریش هم میگوید که نمیدانم و میگذرد. تا ایامی که دوباره مرد به درویش میرسد و درویش دهان به ناسزا میگشاید که ای فلان، عمری با محاسن به صحت خوابیدیم از آن روز که تو پرسیدی، خواب بر ما حرام شده که نمیدانیم با این محاسن چه کنیم.
ایضا نقلهی ماست حالا، خودمان چیزی حالیمان نمیشود یکی از نا کجایی میگوید فلان کار را چطوری انجام میدهی؟ ما هم میمانیم معطل که به واقع ۲۷ سال چکار میکردهایم؟ مثل اینکه بچه بودیم ساعتها تمرکز میکردیم ببینیم زبانمان را وقتی حرف نمیزنیم کجای دهانمان میگذاریم!!! عجیب هم آنکه هر چه بیشتر اندیشه میکردیم زبانمان انگار برزگتر میشد و جا در دهان برایش باقی نمیماند.
الغرض، چه کار دارید به کار مردم بگذارید زندگیشان را بکنند. سختترین سوالها همانهایی هستند که به دیده از همه سهل تر میآیند.
راستی امروز باز هم یاد آن روز افتادم که آمدم دنبالت. لباس سفیدت را دوباره مرور کردم. خوب روزی بود جای امروزات خالی بود فقط.
5 comments:
با کدوم طرف دهنت غذا رو می جوی؟
این زبونه که گفتی دارم واقعا راجع بهش فکر میکنم،واقعا کجا میذارمش؟؟؟
حالا به این اضافه کن که: میا آدم نفس می کشه یا اینکه کیا آب دهنش رو قورت می ده و قص الی ذلک!!!!
عالی بود .
یه سوال ؟
شما وقتی داری پست میزنی و تایپ میکنی مچ دستت رو کجا میذاری ؟
این راحت بود. روی میز!!!
بزار منم چند تا سوال بپرسم:
1. معمولا و در حالت عادی چند تا پلک میزنی؟
2. چند بار سعی کن بگی "ف" اصولا چطوری میگیش؟ مخصوصا وقتی داری حرف میزنی بهش زیاد فکر کن.
Post a Comment