Tuesday, July 24, 2007

Mind Games



بازی کردن هم برای خودش استعداد می‌خواد. حالا این بازی هر چی می‌خواد باشه. بازی کامپیوتری، بازی دسته‌جمعی مثل دستمال‌بازی و خر پلیس و یا بازی‌های لفظی مثل شوخی کردن یا ظریف حرف زدن و نکته پیدا کردن.
توی هر بازی اگه به بازی یک بازیگر ماهر نکاه کنی همه چیز برات به نظر ساده میاد. پیش خودت فکر می‌کنی عجب باحال، منم برم همین کار و بکنم. ولی بعد که شروع می‌کنی می‌بینی که نه همچینم آسون نیست، حالا یا خیلی بازی رو دوستداری و اونقدر تمرین می‌کنی و سختی می‌کشی تا ماهر می‌شی یا اینکه بی‌خیال می‌شی و ترجیح می‌دی که تماشاگر باشی و از بازی‌کردن بقیه لذت ببری.
امّا بعضی از بازیا هست که اگر توش وارد نباشی یا بقولی بازیه تو نباشه و بعد بخوای بازیشون کنی، اونوفت نتیجه‌ای که از بد بازی کردن حاصل می‌شه می‌تونه حسابی قیه‌ات رو بگیره و بعد نتونی به این راحتی از تو بازی در بیای. در این حالت‌ها بهتره تا فهمیدی که اهل این بازی نیستی فوری بکشی کنار و بگذاری اونی که بلده بازی کنه.
منم بر طبق فتوای خودم، از همینجا اعلام می‌کنم اون بازی فقط بازیه خودته، فقط هم خودت بلدی چطوری بازیش کنی. منم نه دیگه در موردش اعدایی می‌کنم نه سعی می‌کنم مثل تو بازی کنم. عیبی هم نداره، چون منم برای خودم بازی‌هایی بلدم که تو بد نیستی. به هم در
!

No comments: