Wednesday, April 16, 2008

Damn

ببین دیگه آخه این نمی‌شه که. حالا قبلی هیچی این یکی رو چکار کنیم؟ این هفته انگار هفته‌ی خبرهای چندش‌آوره. اول اون مردک که حامله شده حالا هم این پدر دختر.

این یکی دیگه توی کت من نمی‌ره. طرف ۷ ساله با دخترش رابطه‌ی جنسی داره!!! اونش به درک از همدیگه ۲ تا بچه هم دارن!!! بخدا این ایراد داره. تازه پر رو پر رو اومدن انتظار همدردی و حمایت عمومی هم دارن.

نمی‌شه دیگه این خیلی زیاده‌رویه. معنی نداره. بابا درک به دین و ایمان و خدا و پبغمبر، اختلال ژنتیکیه این بچه‌ها چی. شانس آوردن سالم هستن. ولی تصور کن، بچه نمی‌دونه بگه بابا یا بابا بزرگ. دختره نمی‌دونه بگه بابا یا شوهر!!! البته با یک کمی اغماض همه به اون مردک می‌تونن بگن بابا دیگه برای همشون هم صدق می‌کنه.

مغزم سوت می‌کشه به خدا. بابا این جریان مثل ارتباط داشتن خواهر برادر می‌مونه. آدم به دختر‌خاله پسرخاله‌اش هم بدش میاد به این دید نگاه کنه. یا حداقل من اینطورم دیگه تصور کن. تو باسن بچه رو شستی! شیرش دادی زنی پشتش تا عاروق بزنه بعد می‌ری باهاش می‌خوابی؟ از بس کارش احمقانه‌است به دید من، نوشتنم شده مثل حرف زدن حسنی!!!

به نطر من که همش تقصیر اون مردکه. توی بابای طرفی، جای باباشم نه خود باباشی مثلاً عقل تو باید برسه که واضحاً نمی‌رسه. دیگه فرق ما ها با حیوانات چیه یواش یواش داره یادم می‌ره.

چی بگم والله آدم می‌مونه. خدا آخر عاقبتومن رو بخیر کنه.

ضمناً اعلام می‌شه خبر رو اینجا دیدم و اصلش هم از اینجاست.

No comments: