ما اینجا یک مدت یک کارآموز اماراتی داشتیم که توی یکی از بهترین دانشگاههای اینجا درس میخونه. قبلاً در مورد جلسهای که به عنوان استاد مهمان رفتیم به اون دانشگاه نوشتم.
اول بگم که دختره کاملاً محجبه هست از اون سیستمهای روبنده و دستکش و اینا. حتی برخلاف بقیهی عربهای اینجا که از ۱۱۰ متری بوی عطر و عطوراتشون کلهی آدم رو میبره تا حالا من که ندیدم بوی خاصی بده. البته این به این معنی نیست که حالا طرف کثیف هست مثل اکثر زنچادریهایی که ما توی ایران داریم.
اما خود دختره، (اگر خودش باشه چون با این روبنده اینا اگه هر زور هم یکی دیگه رو جای خودش بفرسته ما که نمیفهمی) هم آدم تیزیه هم باهوش و علاقهمند. امروز روز آخر دورهاش با ما بود و داشتیم باهاش یک کمی صحبت میکردیم در مورد این چند هفته. رسیدیم به اینجا که با توجه به کارهایی که ما توی شرکت انجام میدیم از کدوم بخش از کارمون بیشتر خوشش اومده. رفتیم تا رسیدیم به انیمیشن.
باحال جریان اینجا بود، دختره برگشت گفت آره خیلی موضوع جالبیه ولی من خانوادم باهاش موافق نیستن!!! بعد از یک کمی صحبت مشخص شد که از نظر اسلام اینا، متحرکسازی تمام موجوداتی که از ردهی نباتات بالاتر هستن حرام محسوب میشه و نباید ملت انجامش بدن!!! آقا من که مونده بودم با این حرف این. چیزی هم نمیشه بگی آخه بهش که. طرف دیگه توی این خرافات بار اومده دیگه کاریش نمیشه کرد.
از طرف دیگه یک کارمند پاکستانی داریم اونم هر دفعه میخواد یک چیزی بخوره باید یک عرقچین بگذاره روی سرش!!! حالا نمیدونم اگه یک بار این عرقچین رو گم کنه احتمالاً از گشنگی میمیره. امروزی سر ناهار ازش پرسیدیم که میدونی دلیلش چیه؟ گفت پبغمبر اسلام همیشه اینکار رو میکرده و تحقیقات علمی هم ثابت کرده که اینکار از بروز امراض جلوگیری میکنه. آقا من که تا بحال یکی از این تحقیقات اسلامی رو ندیدم هر کی دیده به ما هم نشون بده.
القصه کار به اینجا که رسید دیدم برای امروزم از این مهملات به اندازهی کافی شنیدم و ترجیح دادم به غذا خوردنم برسم و بهشون فکر نکنم.
خدا به همهون شفا بده.
No comments:
Post a Comment